سالی که نام موزه هنرهای معاصر تهران زیاد شنیده شد | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۱۳
نگاهي به چند رخداد تجسمي سال 95

سالی که نام موزه هنرهای معاصر تهران زیاد شنیده شد

سالي كه گذشت، هنرهاي تجسمي فضاي متفاوتي داشت و در مواقعي رخدادهاي تجسمي ازجمله مسائل موزه هنرهاي معاصر تهران، توجه رسانه‌ها و جامعه را جلب كرد.

سالی که
با اخباری مبنی بر واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران آغاز شد، و این روزها با نمایشگاه
آثار گنجینه که طبق برنامه قبلی می‌بایست در برلین و رم برگزار می‌شد و حالا در موزه
هنرهای معاصر تهران برگزار شده است به پایان می‌رسد.


آغاز سال با خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران

واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران و توافق این موزه با بنیاد پروس آلمان
و موزه ماکسی ایتالیا برای برگزاری نمایشگاه آثار خارجی و ایرانی گنجینه در موزه برلین
و رم مهم‌ترین و خبرسازترین رویدادهای تجسمی کشور در سال ۱۳۹۵ هستند. بعد از تعطیلات
فروردین ابتدای سال، اخبار و مطالبی مبنی بر تصمیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای
واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد فرهنگی، هنری رودکی در رسانه‌ها و شبکه‌های
اجتماعی منتشر شد و واکنش برخی هنرمندان و انجمن هنرمندان نقاش ایران را به‌دنبال داشت.
اظهارات متناقض مسئولان وزارت ارشاد و انتشار نامه‌های رسمی برای این واگذاری سبب شد
تا در اتفاقی نادر جمعی از هنرمندان و اعضای انجمن هنرمندان نقاش جلوی موزه هنرهای
معاصر تهران تجمع کنند و به تصمیم واگذاری موزه معترض شوند. پس از واکنش‌های هنرمندان
و تجمع، موضوع واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد رودکی متوقف شد. اما موزه
هنرهای معاصر تهران پس از این ماجرا هم همچنان مورد توجه رسانه‌ها، هنرمندان و جامعه
قرار داشت. تفاهم‌نامه‌ای که مهرماه سال ۱۳۹۴ بین موزه و بنیاد پروس آلمان امضاء شد
تا براساس آن ۳۰ اثر خارجی و ۳۰ اثر ایرانی برای نمایشگاهی به برلین برود، به زمان
اجرا نزدیک می‌شد اما انتشار مطالبی در شبکه های اجتماعی و واکنش تعدادی از فعالان
هنری کار مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برای اجرای تفاهم‌نامه دشوار می‌کرد.
بی‌اعتمادی که محصول موضوع واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران در ابتدای سال بود و مسئولان
منکر می‌شدند، با شدت بیشتر دامن نمایشگاه گنجینه موزه در آلمان و ایتالیا را گرفت.
در این فضای بی‌اعتمادی هرچه مسئولان توضیح و پاسخ می‌دادند که البته بیشتر پاسخ‌های
کلی بود، نمی‌توانست همه منتقدان و معترضان را با اهداف گوناگون قانع کند. حتی نشستی
که معاون هنری و سرپرست وقت موزه هنرهای معاصر تهران در جمعی با حضور تعدادی از هنرمندان
و منتقدان و خبرنگاران گفت‌وگو کردند و از تضمین‌های دریافت شده برای بازگشت آثار گفتند،
برای برگزاری نمایشگاه گنجینه موزه در برلین و رم راهگشا نبود. فقدان اطلاعات دقیق
و جامع درباره آثار گنجینه هم پذیرش پاسخ‌های مسئولان را دشوار کرد و سوالات متعددی
درباره آثار گنجینه مطرح شد. حدود یک‌ماه تا زمان مقرر برای برگزاری نمایشگاه آثار
گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در موزه ملی برلین، علی جنتی از وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامی رفت و صالحی‌امیری جانشین او شد. صالحی‌امیری وقتی با سوالی درباره سرنوشت ارسال
آثار گنجینه به آلمان مواجه شد، پاسخ داد نمایشگاه گنجینه در برلین و رم به‌دلیل مسائلی
ک مطرح شد به بررسی حقوقی بیشتر نیاز دارد و تا اطلاع ثانوی متوقف است. به این ترتیب
آثار در زمان مقرر به برلین نرفت و نمایشگاه آثار خارجی و ایرانی گنجینه در آلمان وایتالیا
برگزار نشد. اما در روزهای پایانی سال نمایشگاه همین آثار باعنوان«مسافران برلین و
رم» در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شده است و گویا مسئولان قصد دارند با این نمایشگاه
تا اندازه‌ای پاسخ برخی سوالات درباره مشخصات آثاری که قرار است به برلین و آلمان ارسال
شود یا شایعاتی مبنی بر خروج تعدادی اثر از گنجینه را پاسخ دهند و روشن کنند. مسئولان
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از دو تجربه ناکام برنامه‌ریزی برای واگذاری موزه هنرهای
معاصر تهران و نمایشگاه آثار گنجینه در آلمان و برلین دریافتند که بی‌اعتمادی، ابهام
و عدم‌شفافیت در جهان و جامعه امروز به‌ندرت و سختی امکان دارد به نتیجه برسند و حالا
آثار گنجینه را که فعلا از سفر برلین و رم بازمانده‌اند، در موزه هنرهای معاصر تهران
به‌نمایش گذاشته‌اند.

غلبه نگاه اقتصادی بر فرهنگی

گالری‌داری در ایران در چند سال اخیر تغییر کرده، تعداد گالری‌ها زیاد
شده و شیوه کارشان متفاوت از قبل است. رویکرد فرهنگی و برگزاری نمایشگاه برای تغییر
در سواد بصری افراد به حاشیه رفته و خرید‌و‌فروش آثار و نگاه اقتصادی غالب شده است.
درواقع نسل جدید از گالری‌ها از نظر ساختار و محیط و همچنین نحوه فعالیت که متاثر از
اولویت اقتصادی در هنر است، شکل گرفته و در سالی که گذشته بیش از ۲۰ گالری جدید در
تهران شروع به کارکردند. برگزاری حراج‌ها و نمایشگاههای فروش آثار هنری متعدد در کنار
گالری‌ها بر محوریت نگاه اقتصادی در هنر تاکید می کند و کارکرد فرهنگی گالری‌ها کمرنگ
می‌شود و مشخصه‌های ذاتی و پیرامونی این کارکرد هم تضعیف شده است. یکی از ضرورت‌های
رویکرد فرهنگی برای نمایشگاه‌ها نقد‌و‌تحلیل آثار و نمایشگاه‌هاست که امروز باتوجه
به تعداد گالری‌ها و نمایشگاه‌ها نقدهای معدودی می‌توان درباره نمایشگاه‌ها مشاهده
کرد.

تعامل ناتمام انجمن‌ها و دولت

یکی از شعارها و برنامه‌های دولت یازدهم ازجمله در زمینه هنر واگذاری
امور به تشکل‌ها و انجمن‌ها و کاهش تصدی‌گری دولت است. در حوزه هنرهای تجسمی نیز این
شعار بارها تکرار شد، اما واگذاری امور به انجمن‌ها از برگزاری چند دوسالانه فراتر
نرفت و همچنان نقش انجمن‌ها و میزان حضور بخش دولتی به تفاهم کامل نرسیدند. انجمن‌های
هنرهای تجسمی در چند رشته به‌صورت تخصصی فعالیت دارند اما ظرفیت و کارکرد آنان با هم
کاملا متمایز است. میزان مشارکت هنرمندان در انجمن‌ها، برگزاری روند قانونی، فعالیت
مطابق اساسنامه و فعالیت مستمر و موثر می‌تواند نقش پررنگی را برای انجمن رقم بزند
اما بعضی انجمن‌ها فاقد این ظرفیت و کارکرد هستند و حتی ساختار منسجمی ندارند، سال‌هاست
انتخابات هیات مدیره برگزار نکرده‌اند و مطابق اساسنامه پیش نمی‌روند. در این وضعیت
بعضی انجمن‌ها هنوز با بخش دولتی هنرهای تجسمی یا توافق نمی‌کنند یا به‌سختی به تعامل
می‌رسند. انجمن هنرمندان نقاش ایران و بخش دولتی هنرهای تجسمی حتی بر سر برگزاری دوسالانه
نقاشی به نتیجه نرسیده‌اند، بخش دولتی هنرهای تجسمی بعد از واگذاری سیزدهمین دوسالانه
ملی عکس ایران به انجمن عکاسان ایران، پس از گذشت سه سال تعامل نتیجه‌بخشی برای دوره
بعدی دوسالانه نداشته‌اند. دوسالانه سفال و سرامیک، پنج سال است برگزار نشده و در این
بخش هم انجمن سفال و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توافق نکرده‌اند. اما دهمین
دوسالانه ملی نگارگری ایران امسال با مشارکت انجمن نگارگری ایران برگزار شد، انجمنی
که ساختار آن به انسجام نیاز دارد. هفتمین دوسالانه ملی مجسمه‌سازی تهران نیز با همکاری
انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران کلید خورده و قرار است پس از شش‌سال، شهریور و مهرماه
سال آینده برگزار شود. این وضعیت نشان می‌دهد که انجمن‌های تخصصی هنرهای تجسمی ظرفیت
و کارکرد متمایزی دارند و هنوز عوامل درونی و بیرونی مانع تعامل این تشکل‌ها با دولت
است.

همنشینی و گفت‌وگو با همسایه‌ها

نمایشگاه هنر مدرن ایران و عرب با عنوان «دریای آونگان» که امسال برگزار
شد، اتفاق تازه‌ای بود. آثار هنرمندان ایران و عرب تاکنون در حراج‌های کریستیز و آرت‌فرها
کنار هم قرار گرفته و برسر کسب رکورد یا قیمت بیشتر برای فروش رقابت کرده بودند اما
نمایشگاهی که امکان و فرصت بررسی و مطالعه تطبیقی جریان هنر مدرن ایران و عرب را باتوجه
تفاوت‌ها یا نقاط مشترک تاریخی و فرهنگی در موزه هنرهای معاصر تهران فراهم کند، سابقه
نداشت. آثار هنرمندان عرب در این نمایشگاه گرچه بیانگر و نماینده گویایی برای هنر مدرن
عرب نبودند اما شرایطی را برای گفت‌وگو و مطالعه درباره هنر ایران و عرب فراهم کرد،
چنان‌که سال‌هاست گفت‌وگوی ادبیات معاصر ایران و عرب رقم خورده است، اما هنرمندان،
کارشناسان و رسانه‌ها به‌سادگی از کنار این نمایشگاه گذر کردند
.

جشنواره فجر و شاخصه‌های مبهم ایده محور

جشنواره بین‌المللی هنرهای تجسمی فجر که از هشتمین دوره رویکرد متفاوتی
را در پیش گرفت پس از دو دوره برگزاری با نگاه ایده محور، با انتقادهای فراوانی مواجه
شد. جشنواره ای که سعی دارد رویکرد معاصر در هنر را دنبال کند اما هنوز مقتضیات و شرایط
آن را ندارد. انتقادهایی که در نهمین دوره جشنواره بین‌المللی هنرهای تجسمی فجر به
دلیل شباهت یکی از آثار برگزیده به اثری از هنرمند ترک مطرح شد، نشان داد که نگاه‌های تخصصی و هنری موجود در دبیرخانه این جشنواره
و دبیران و شورای جشنواره پاسخگوی نیازهای چنین جشنواره ای نیست. رویدادی که محور و
اصالت را به ایده می‌دهد، هنوز از ایده تصویر و تعریفی ندارد و علاوه بر آن از آثار
و نمایشگاه‌ها داخلی و خارجی معاصر اطلاع و آگاهی لازم را ندارد. انتقادهای مطرح شده
به برگزیده شدن اثری در جشنواره که ممکن است کپی تلقی شود و واکنش‌های شورای هنری و
دبیران جشنواره بیانگر فقدان نگاه مشخص به ایده در هنر است. تردیدی نیست که ایده می‌تواند
مفهومی فراگیر باشد و در هنر مصداق‌های فراوانی بتوان برای آن یافت، اما با همه گستردگی
این عبارت در مفهوم و مصداق‌های بیرونی، برای تشخیص اثری که بر محور ایده است یا نه،
به شاخصه‌هایی نیاز دارد تا هر اثری که صرفا نمایش و چیدمان متفاوتی از یک تابلوی نقاشی
یا یک مجسمه است یا از اثر دیگری رونویسی شده است، ایده محور تلقی نشود. یکی دیگر از
نقاط ضعف جدی جشنواره در بخش بین‌الملل است که به حضور دو سه اثر- که معمولا آثار ضعیفی
است و نمونه آن در دوره نهم جشنواره به نمایش گذاشته شد- محدود می‌شود و با برگزاری
نمایشگاهی به‌عنوان روز یا هفته یک کشور سعی می شود ضعف بخش بین‌الملل پوشانده شود
که البته این نگاه ایراد جدی تری دارد. در برگزاری روز یا هفته یک کشور معمولا جشنواره
فجر حق و امکان انتخاب ندارد و رایزنی هر کشوری موافقت و همکاری کند دبیرخانه جشنواره
می‌پذیرد و هر اثری که سفارت و رایزنی آن کشور تشخیص دهد یا در دسترس داشته باشد در
این بخش ارائه می‌شود. در جشنواره هشتم و نهم فجر آثاری از مکزیک به نمایش گذاشته شد
که نشان می‌دهد جشنواره هیچ برنامه و انتخابی در این زمینه ندارد.



مریم آموسا

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است