رهی معیری از شاعران بنام و پرآوازه معاصر است که زبان عاطفی و پراحساسش، نظر مخاطبان فراوانی را از زمان حیاتش تا کنون، به سوی سروده های او جلب کرده است. همین رویکرد گسترده مخاطبان، چاپ مکرر آثار او را در پی داشته است؛ به گونه ای که در دو دهه اخیر، شمارگان و نوبت های چاپ آثار رهی به اشکال مختلف، در میان دیگر آثار ادب فارسی، برجستگی خاصی داشته است. گذشته از غزل های بسیار زیبای این شاعر ترانه های وی زبانزد خاص و عام است.آهنگسازانی که با رهی کار کرده اند همه از بهترین ها بوده اند. چون آنچه در کار او مهم است قدرت تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانه های رهی را جاودانه و ماندگار کرده است که از آنها می توان به کاروان،نوای نی،من از روز ازل،اشک و آه،دیدی که رسوا شد دلم،شب جدایی،لاله خونین،دیدی ای مه،راز دل،داغ جدایی و … اشاره کرد.استاد رهی با آهنگسازان چون مرتضی محجوبی،روح اله خالقی،مهدی خالدی،علی تجویدی،بدیعی و… اما رهی دوستی عمیقی با استاد محجوبی داشت.چنانکه آهنگ زیبای کاروان در مایه دشتی با صدای استاد بنان حاصل این همکاری و دوستی است که نشان دهنده ارتباط عاطفی تنگاتنگ این دو استاد است.
سخن رهی تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار کردهاست، و حتی گفتهاند که همان سادگی و روانی و طراوت غزلهای سعدی را از بیشتر غزلهای او میتوان دریافت؛گاهگاه تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف او شعر صائب و کلیم و حزین و دیگر شاعران شیوه اصفهانی را به یاد میآورد و در همان لحظه زبان شسته و یکدست او از شاعری به شیوه عراقی سخن میگوید.
رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار اوست، زیرا جمع میان سه عنصر اصلی شعر – آن هم غزل- از کارهای دشوار است.
خود استاد محمد حسن رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع چنین می گویند: من در همه انواع شعر از قبیل غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و… آثاری دارم. نخستین ترانه را در سال ۱۳۱۳ بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به “شد خزان” معروف شد.
معیری از آن دست شاعران عاشقپیشهای است که اگر کسی دیوان اشعارش را هم نداشته باشد، حتما ترانههای عاشقانه او همچون «خزان عشق»، «به کنارم بنشین»، «دیدی که رسوا شد دلم»، «نوای نی» را شنیده است.
از شاعر ترانه «دیدی که رسوا شد دلم»، دو مجموعه ی شعر به نام های” سایه ی عمر “و ” آزاده “به جای مانده و هر دو کتاب به چاپ رسیده است .” سایه ی عمر ” مجموعه ی غزلهای اوست که تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده است .” آزاده ” نیز مجموعه ترانه های وی می باشد .علاوه بر آن مجموعه ای از مقاله های ادبی او به نام” گلهای جاویدان ” در سال ۱۳۶۳ خورشیدی در تهران چاپ و منتشر گردیده است.
همچنین کتاب رهاورد رهی ( مجموعه شعر رهی )نیز در سال ۱۳۷۵ به کوشش داریوش صبور در تهران توسط نشر زوّار به زیور چاپ آراسته شد .
شایان ذکر است که رهبری معظم در یکی از جلسات دیدار دانشجویان به طبع لطیف رهی معیری در غزل اشاره میکنند. یکی از سؤالات مطرح شده در این جلسات به علاقه شخصی مقام معظم رهبری نسبت به شاعران معاصر مربوط میشود که ایشان در جواب این پرسش فرمودند:
من شعرای معاصر را تقسیم میکنم به شعرایی که غزلسرا بودند، شعرایی که قصیدهسرا بودند و شعرایی که نوسرا بودند. دو نفر شاعر غزلسرا بودند که شعرهایشان را دوست میداشتم؛ که یکی از آنها مرحوم «رهی معیّری» بود که او را از نزدیک ندیده بودم، یکی مرحوم «شهریار» بود که از شعرش خیلی خوشم میآمد. با ایشان هم آشنا بودم. البته من بعد از انقلاب با ایشان آشنا شدم؛ قبل از انقلاب، هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتیم.
گفتنی است شورانگیزترین ترانهها و غزلیات رهی معیری که از بهترین آثار ادبیات کلاسیک معاصر بهشمار میآید تحت تاثیر عشقی نافرجام سروده شده بود و شاعر شعر «خزان عشق» در پی این عشق بی سرانجام تا آخر عمر خود مجرد زیست؛ وی در بیست و چهارم آبان سال ۱۳۴۷ شمسی پس از رنجی طولانی از بیماری سرطان معده درگذشت و در مقبرهٔ ظهیرالدولهٔ شمیران به خاک سپرده شد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است