واکنش پل شریدر به ساخت فیلمی درباره امام خمینی(ره)/ کار بسیار سختی است | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۲۷
در پاسخ به صبا مطرح شد؛

واکنش پل شریدر به ساخت فیلمی درباره امام خمینی(ره)/ کار بسیار سختی است

پل شریدر فیلمنامه نویس آمریکایی در نشستی خبری به پرسش های رسانه های ایران پاسخ داد.

ص قصق

به گزارش خبرنگار صبا، نشست خبری پل شریدر نویسنده فیلمنامه های مطرحی چون «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» و همکار مارتین اسکورسیزی صبح روز چهارشنبه ۴ اردیبهشت ماه در پردیس چارسو محل برپایی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد.
کیوان کثیریان مدیر رسانه و ارتباطات سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در ابتدای نشست خبری پل ژوزف شریدر فیلمنامه نویس مطرح سینمای جهان از وی دعوت به حضور روی سن کرد. بهمن نورایی مسئولیت ترجمه این نشست را برعهده دارد و خبرنگاران طبق سوالات برنامه ریزی شده آن ها را با این فیلمساز و منتقد آمریکایی درمیان می گذارند.
امیر اسفندیاری با خوشامدگویی به اهالی رسانه بیان کرد: خوشحالم که در خدمت یکی از مهم ترین شخصیت های سینمایی جهان هستیم. پل شریدر با نقد کار خود را شروع کرد و در ادامه فیلمنامه های خوبی نوشت که جایگاهش را در جهان تثبیت کرد.
وی افزود: چهار فیلمنامه راننده تاکسی، گاو خشمگین، آخرین وسوسه مسیح و احضار مردگان از آثار بسیار مطرح او است. او در عین حال کارگردانی را آغاز کردند و با میشیما یک زندگی در فصل های مختلف ادامه داد.
اسفندیاری تاکید کرد: همچنین «آرامش بیگانگان» را ساخت که فیلمنامه این اثر را هارولد پینتر نوشته است. وی از نظر سبک فیلم نوآر و استعلایی در سینما نیز بسیار شناخته شده و کتاب های متعددی نوشته است.
مدیر امور بین الملل جشنواره جهانی فیلم فجر افزود: مسترکلاس آقای شریدر در «دارالفنون» مورد استقبال زیادی قرار گرفت و دانشجویان خواستار تکرار آن بودند.
شریدر در پاسخ به این پرسش که به نظر شما جشنواره جهانی فیلم فجر تا چه اندازه استاندارد است و در مقایسه با جشنواره های معتبر جهان چه جایگاهی دارد، گفت: چند جشنواره‌ای مثل جشنواره فیلم تورنتو و نیویورک هستند که می‌توانم با این جشنواره مقایسه کنم.
وی افزود: انقدر تعداد جشنواره‌های سینمایی در جهان زیاد است که از تعداد روزهای سال بیشتر هستند. چند جشنواره در شرق اروپا و ترکیه دیده بودم که می‌توانم با این جشنواره مقایسه کنم ولی انرژی برگزارکنندگان و جمعیت حاضر مرا به وجد آورد. انتظار داشتم با جشنواره کوچک‌تری مواجه بشوم ولی این جشنواره بسیار پرشور است.
این نویسنده و کارگردان سینمای جهان در پاسخ به پرسشی درباره دو برداشت متفاوت از پایان فیلمنامه «راننده تاکسی» بیان کرد: در زمان ساخت فیلم این ایده را نداشتیم که حال و هوای فانتزی داشته باشد و بعد از اکران فیلم این نظریه مطرح شد البته من با آن تفسیر مشکلی نداشتم اما نیت ما در زمان ساخت چنین پایانی نبود. آخرین فیلم من با نام «اولین اصلاح شده» فیلمی است که پایان باز دارد و این ایهام را عامدانه وارد فیلم کردم و ناشی از تفسیری بود که درباره «راننده تاکسی» ایجاد شده بود.
فیملنامه‌نویس «راننده تاکسی» در پاسخ به اینکه چقدر با فیلم‌های ایرانی آشنایی دارد، گفت: در پاسخ به شما بگویم در مورد جایگاه سینمای ایران تردیدی نیست. در طول ده، پانزده سال گذشته سه نهضت سنیمایی شکل گرفت که هر سه سرشار از زندگی هستند؛ نهضت سینمایی ایران، رومانی و آرژانتین.
وی افزود:  امروزه در هر فستیوال معتبری انتظار می‌رود که حداقل یک فیلم ایرانی وجود داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب سینمای ایران با عباس کیارستمی شروع شد و بعد به اصغر فرهادی رسیدیم. من دوستی دارم که در مورد سینمای ایران کتاب می‌نویسد. در طول چندسال گذشته چند فیلم ایرانی به من توصیه کرده که من آن‌ها را دیده‌ام.
شریدر در پاسخ به این که با توجه به این که شما و اسکورسیزی مذهبی مسلک هستید فیلمی نظیر «آخرین وسوسه مسیح»  را ساخته اید که به گونه ای ضد مذهب است دلیل آن چیست، بیان کرد: این فیلم نوشته یک ارتدوکس یونانی مسیحی است. من نیز پروتستان هلندی هستم. خانم ماریک نیز کاتولیک رومی هستند و با ترکیبی از این فرهنگ های مختلف دین مسیح را در فیلم به تصویر کشیده ایم.
وی افزود: باید بین انواع فیلم های سینمای دینی تفکیکی قائل شویم. نوعی از آن پروپاگاندا است. نوع دوم به چالش های روان شناختی می پردازند و بقیه حس و حال دینی و مذهبی را در مخاطب برانگیخته می کنند. «آخرین وسوسه مسیح» جزو فیلم های نوع دوم و درباره درگیری یک فرد با دین خود است و سومین برداشت نوعی مدیتیشن است که برای من عزیز است.
وی در پاسخ به این که با ورود و گسترش شبکه هایی نظیر نتفلیکس آینده سینما را چطور ارزیابی می کنید، عنوان کرد: در ۱۰۰ سال گذشته هر آنچه درباره سینما آموخته ایم به کارمان در آینده سینما نخواهد آمد. همه چیز تغییر کرده و در حال تغییر است. مدت زمان یک فیلم چقدر است، کجا باید فیلم را ببینیم و اقتصاد سینما و چگونگی پخش و عرضه فیلم چطور باشد دچار تغییر و تحول شده اند و هیچ چیز مثل گذشته نیست. در حال حاضر در مقطع گذر دائمی هستیم.
شریدر در پاسخ به این که در نتیجه سفر به ایران در ادامه آیا فرصتی برای هم اندیشی و همکاری با فیلمسازان ایرانی و آمریکایی فراهم می کند، بیان کرد: در جهان سیاست آمریکا جریانی همواره وجود داشته که به دنبال تغییر رژیم در ایران بوده اما همیشه کنترل می شده است. متاسفانه در شرایط سر کار آمدن چنین شرایطی هستیم بنابراین امکان طرح فرصت همکاری با آنسوی اقیانوس فراهم نیست.
وی در این نشست خبری در پاسخ به خبرنگار صبا مبنی بر اینکه علاقمند است درباره رهبران مذهبی ایران همچون امام خمینی(ره) فیلمنامه بنویسد، گفت: این نوع سوژه‌ها برایم جالب نیستند چون باید به شکل رسمی به آن‌ها بپردازیم و این اصلا ساده نیست. در مسیحیت ما نوعی از سینمای رسمی داریم که خسته‌کننده می‌شود مثل روایت‌هایی که در مورد حضرت مسیح به شکل رسمی ساخته شده ولی جذابیت ندارند. در مورد امام خمینی(ره) هم فکر نمی‌کنم بشود فیلمی به غیر از ساختار رسمی ساخت.

او ادامه داد: واقعا درباره این سوژه‌ها فیلم ساختن بسیار سخت است زیرا بین دو نوع قضاوت شدن به معنای طرفدار بودن و مخالف بودن گیر می‌کنید. حقیقت را وقتی می‌توانید بیان کنید که از زیر بار تاریخ رها شده باشید.

شریدر در پاسخ این که آیا مسیر منتقد بودن به سمت فیلمسازی مسیری یک طرفه است، گفت: من از نقد فیلم به سمت کار مستند و بعد داستانی آمدم به این دلیل که یکسری دغدغه شخصی داشتم که جز با کار داستانی نمی‌توانستم به آن‌ها بپردازم ولی وقتی از این پل عبور می‌کنید و از یک منتقد به یک فیلمساز تبدیل می‌شوید دیگر نمی‌توانید برگردید.
این فیلمنامه نویس آمریکایی ادامه داد: می‌دانید فیلمسازان به لطف کسانی که قبول می‌کنند با آن‌ها کار کنند رشد می‌کنند و اصلا نمی‌دانید که چه زمانی لازم است با فلان بازیگر همکاری کنید، بنابراین چطور می‌توانید کار او را نقد کنید؟ من همچنان به نوشتن ادامه می دهم اما نه به شکل نقد بلکه جسته گریخته خواهم نوشت زیرا ممکن است هر آنچه درباره کسی بنویسید بعدا گریبان‌گیرتان شود.
شریدر در جواب به سوالی درباره مساله سانسور و این که چطور رابرت دنیرو درباره رییس جمهوری آمریکا به راحتی صحبت می کند اما حرف زدن درباره سینمای ایران ممکن است یک سینماگر را با سختی مواجه کند، عنوان کرد: منظورم در سطح دولت با دولت بود که نمی توان مساله همکاری با سینمای ایران را مطرح کرد.
وی ادامه داد: بین هنرمندان مشکلی برای همکاری نیست اما مقوله سانسور مساله حساسی است و انواع مختلفی دارد. شما بدترین نوع آن را که نوع رسمی است تجربه می کنید اما سانسور دیگری مربوط به بازار است یا دیگری خودسانسوری است مثلا فیلمی را نمی سازید زیرا ممکن است همسرتان از دیدنش روی پرده ناراحت شود. آنچه دردسرساز است این است افرادی در یک اتاق تصمیماتی می گیرند که نمی دانید برای چه است! البته سانسور در دنیا رو به افزایش است.
شریدر خاطر نشان کرد: نیروهایی در کشورهای مختلف سعی در محدود کردن آزادی بیان دارند و منحصر به خاورمیانه نیست و وقتی کلیسا و حکومت ترکیب می شوند معمولا چنین مشکلی ایجاد می شود.
شریدر در پاسخ به اینکه آیا شما فکر می‌کنید در سال‌های اخیر آکادمی اسکار بیشتر به فیلم‌های مستقل توجه می‌کند، گفت: من احترام زیادی برای اسکار و جایزه اسکار قائل نیستم و به نظرم رقابت شایسته‌سالاری نیست. درست است که امسال من کنامزد بودم ولی واقعا نمی‌دانم اگر جایزه می‌بردم از دست کسانی که قبولشان ندارم و جایزه‌ای که برایش ارزشی قائلی نیستم چه احساسی داشتم. اسکار نوعی از اولویت‌بندی کاذب است و در این سال‌ها کمتر شاهد انتخاب درست بودیم و در اکثر مواقع مردم انتخاب‌های اسکار را فراموش می‌کنند.
او ادامه داد: در مورد سینمای مستقل در بازار سینمای غرب بدین شکل است که هر سال حدود ۱۰، ۱۲ فیلم مستقل در سال عرضه می‌شوند یعنی هر ماه حدود یک فیلم ولی توجه داشته باشید این فیلم‌ها از بین ۱۰ هزار، ۱۵ هزار تا فیلمی است که ساخته می‌شوند. برای همین جشنواره‌های بسیاری ساخته شده‌اند تا این فیلم‌ها کشف شوند ولی باید بدانید که اگر انتظار دارید بدون اینکه بودجه تبلیغاتی در نظر گرفته باشید فیلم موفقی بسازید، احتمال آن بسیار کم است.
وی خاطرنشان کرد: نمی توانم بگویم شاهد تغییر نگاه در اسکار هستیم. جمعیت رای دهندگان در حال تغییر است مثلا امسال فیلمی آلمانی کاندید دریافت جایزه فیلمبرداری شد اما جایی که ۱۵ هزار جمعیت رای دهنده داشته باشد همیشه نازل ترین ها انتخاب می شوند.
وی در پاسخ به این که تحریم های آمریکا علیه ایران در حالی که سینمای ایران سینمایی انسانی است چقدر به روابط سینماگران دو کشور آسیب می زند، بیان کرد: در حال حاضر دورانی است که نمی توان به آمریکایی بودن افتخار کرد. من در گذشته و حتی در دوران جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار می کردم اما اکنون نه. دولتی در آمریکا خواهان تغییر رژیم ایران و دستیابی به منافع نفتی شماست؛ این برنامه ۱۰۰ سال گذشته است که می خواهد ایران جور دیگری باشد.

این نویسنده و منتقد ادامه داد: تاثیری که یک هنرمند می گذارد قابل مقایسه با تاثیر بزرگ ماشین پروپاگاندا و حکومت ها نیست. کاری که از دست ما بربیاید انجام می دهیم اما وضعیت سخت و عذاب آور است.

او در پاسخ به اینکه آیا به نظر شما یک فیلم جنگی خوب و منطبق بر واقعیت باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا در مجامع بین‌المللی دیده شود، تصریح کرد: من مطلبی که در مورد فیلم‌های جنگی گفتم مبتنی بر حرف‌هایی است که شنیدم که انواع و اقسام از فیلم‌های جنگی در ایران وجود دارد ولی در مورد فیلم جنگی بحث بسیار خوبی وجود دارد. ما به هیچ عنوان فیلم ضدجنگ به معنای واقعی نداریم چون شما هر فیلمی جنگی که بسازید به محض اینکه تصویری از آن بگذارید در واقع جنگ را باشکوه نشان داده‌اید. مانند فیلم نجات سرباز رایان که بسیار فیلم خوبی است ولی فیلم جنگی است. ولی من نمی‌دانم که چقدر ما می‌توانیم با دیدن فیلم‌های جنگی از آن تاثیر بگیریم.
شریدر درباره هشتگ Me Too که جریان سینمای هالیوود را هم تحت‌تاثیر قرار داده است، گفت: سوال بسیار بزرگی به عنوان سوال آخر پرسیدید. باید عرض کنم که این اتفاقی که افتاده و موجی که ایجاد شده مانند پاندولی است که فعلا دارد می رود و بعد بازمی‌گردد. فعلا باید صبور باشیم و بعد قضاوت کنیم ولی مساله سوء‌استفاده از بانوان چیزی است که از ابتدای خلقت بشر وجود داشته است. این هشتگ، اتفاق خوبی است که باعث می‌شود تعادل موجود را بهم بزند.
او در پایان بیان کرد: قبل از اینکه به ایران بیایم در فیس  بوکم یک پست گذاشتم و نوشتم که دارم به ایران می‌آییم. می خواستم هر روز مطلبی درباره تجربه حضورم در ایران منتشر کنم، ولی متوجه شدم نظرم هر روز در حال تغییر است بنابراین تصمیم گرفتم وقتی بازمی گردم نظراتم را درباره این سفر بنویسم.
عکس کنار خبر از سحر قریب است.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است